بورسنیوز:
هزینه چه تعریفی دارد؟ به سادهترین روش بخواهم هزینه را تعریف کنم به همین لحظه که در حال خواندن این متن هستید توجه کنید شما توجه خود را برای خواندن این مطلب هزینه میکنید و چالش اینجاست که از خواندن این مطلب چه چیزی به دست میآورید و چه چیزی از دست میدهید؟
در حسابداری هزینههای آشکار محاسبه میشود؛ اما در اقتصاد هزینههای پنهان و هزینههای آشکار هر کدام نقش خود را ایفا میکند و تعریف متفاوتی دارند. زمانی که قصد خرید کالایی را دارید و به بازار میروید و کالا را خریداری میکنید و پولی که بابت خرید کالا پرداخت میکنید هزینه آشکار است و میتوانید در محاسبات روزمره خود ثبت کنید؛ اما میزان زمانی که برای خرید کالا در بازار مصرف کردهاید را محاسبه نکردید و زمان بهعنوان هزینه پنهان رفتن به بازار شماست. هزینهها ماهیت کسرشدن دارند؛ یعنی از بخشی از زمان برای انجام کاری (هزینه پنهان) کم میشود و یا پولی برای خرید کالایی مصرف میشود (هزینه آشکار).
هزینهها باید از محلی پرداخت شوند و آن محل دارایی ماست. دارایی آشکار و دارایی پنهان. زمان دارایی پنهان ماست و پول و طلا و مسکن دارایی آشکار ماست، اما در هزینهها عمیقتر شویم.
فرض کنید دارایی شما انگیزه و تواناییهای شماست و هنگام اقدام به کاری یا پیشرو هستید و عملگرا و یا پیرو کار تعریف شدهای هستید و درهرصورت برای اقدام و عمل نیاز دارید که از منبع دارایی انگیزه و توانایی خود برای توسعه فردی و توسعه کسبوکار خود استفاده کنید. شک به تواناییهایتان و تردید به اقدامهایتان نوعی هزینه پنهان است. هزینه پنهان شک و تردید خیلی پنهان و آرام دارایی درونی شما را کاهش میدهد و باعث کاهش اقدامهای کوچک مؤثر در مسیر توانمندسازی فردی و توسعه کسبوکارتان میشود. هزینه پنهان شک باعث افزایش سرعت ضرر و زیان میشود و هر چه شک بیشتر شود زیان انباشته شده افزایش مییابد و اقدامهای متعالی و روبهرشد کاهش مییابد.
شرح یک مثال کاربردی که شاید همه ما درگیر این موضوع باشیم:
مریم به کلاس آشپزی میرود؛ چون او علاوه بر علاقه به آشپزی و طبخ انواع غذاهای ایرانی، توانایی طراحی انواع غذاهای جدید را هم دارد. او برای خود نقشه راهی را ترسیم کرده که طی این راه بتواند آموزشگاه آشپزی خودش را تأسیس کند و همچنین رستوران نوآورانهاش را راهاندازی کند. مریم انگیزه لازم برای حرکت دارد و تواناییاش را بهمرور افزایش داده است؛ اما هنگام تصمیمگیری نهایی خلق یک اقدام مؤثر دچار شک و تردید میشود. مریم حالش بد است؛ اما نمیداند چرا؟ در دورهمی دوستانهاش حاضر دارد و دوستانش از ترسهای تغییر و توسعه برای او میگویند و شک و تردید او بیشتر و بیشتر میشود. یک سال از تصمیمگیری مریم میگذرد و او نتوانست کار خودش را بر اساس توانایی (دارایی) که دارد شروع کند و شک و تردید (هزینههای پنهان) انباشته شد و نقشه راهش در حد یک رویا باقی ماند. آیا هزینههای پنهان خود را شناختهایم؟
ادامه مطلب در یادداشت بعدی...
فرحناز جهانبخش، مربی توسعه اقتصاد فردی